
تنهایی دل
دل من بغض تو نشکن دیگه بارون نمیاد
ازتوکوچه های قلبم خون به ناودون نمیاد
این همه گریه نکن ، اشکت نگاهی نداره
غافله ،اون که دلش به رحمی آسون نمیاد
دل تو بستی به چشماش ، عجبه !
چشما شو بست و گذشت ، گفت نمیاد
لحن تو یه حس خوب و نابی داشت ،
خوبیه حس عجیبت به بیابون نمیاد
مردم و کوچه بازار دل و اذیت میکنن
دل من،دلش شکست،گفت دیگه بیرون نمیاد
از تموم یا د غربت تو به خاطرم میای
خاطرت انقد عزیز بود که گلایم نمیاد
تنهایی روحم و با ابرآ قسمت میکنم ،
ابرا آتیش میگیرن ، برف زمستون نمیاد !
شمع تنهایی این عمر منم تموم شد و...
شمعدونا مردن و گفتن که دیگه اون نمیاد
پونه ها ، پروانه ها ، پرنده ها همه میگن :
ایوون و ول کن وبرگرد ، دیگه مهمون نمیاد
شبنم و ترنم باغچه دارن داد میزنن
ناجی زخم ها ی داغون نمیاد
یاد خورشید که میافتم چهره تم یادم میاد
ولی حیف،انعکاس نور چشمات که فراوون نمیاد
گل یاسی که (سپهر) باگریه آبیاری میکرد یادت میاد؟
بعد رفتن تو مرد ، گل به گلستون نمیاد ...
مرتضی غلامی (سپهر)
10/89

نظر ؟
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در سه شنبه 17 دی 1389برچسب:
,ساعت
1:10 توسط مرتضی
| |